جغرافیای سیاسی عربستان سعودی :
قرار گرفتن عربستان در میان دو آبراه مهم جهان یعنی خلیج همیشه فارس و دریای سرخ به این کشور موقعیت ژئوپلیتیکی خاصی داده است و لیکن استفاده از هر دو آبراه فوق الاشاره مساوی است با عبور از تنگه هرمز و تنگه باب المندب که اولی تحت نفوذ ایران اسلامی و دومی تحت نظر جمهوری یمن است لذا بر همین اساس عربستان در صدد یافتن مسیر هایی جهت جایگزین نمودن تنگه هرمز برای صدور منابع عظیم نفتی است چرا که این کشور میلیونها بشکه نفت از این راه صادر می نماید
این کشور از شمال به اردن و عراق , از جنوب به جمهوری یمن و عمان , از شرق به کویت ,بحرین, قطر و امارات متحده عربی و از مغرب به دریای سرخ محدود می شود .
وضعیت آینده عربستان :
کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به خصوص عربستان با توجه به اهمیت حکومتشان که حکومتهای موروثی و پادشاهی و بر اساس مشروعیت سنتی است طبیعی است که در مقابل با انقلابی که درصدد ایجاد حکومتی با مشروعیت عقلائی و قانونمندی و مبتنی بر آرای اکثریت مردم بناشده باشد موضع گیری نموده و جبهه گیری نماید .
وضعیت سیاسی اجتماعی امروز عربستان شبیه به شرایط سیاسی اجتماعی زمان قبل از بعثت است که به ظاهر از استحکامی مثال زدنی بهره مند بوده و سران مشرکین با اپیدمی کردن فرهنگ بت پرستی و مصادره مقدسات و اماکن مقدسی مانند کعبه و تصرف اعتقادی افکار عمومی و ترویج تند مزاجی ها و تندروهای فرهنگی و رفتاری در ارتباطات اجتماعی , عملا" استمرار حاکمیت خود را تضمین شده میدانستند و هر گونه مخالفت را ,با خشونت مطلق و تنبیه مرگبار پاسخ داده و کسی هم جرائت مخالفت با آن را نداشته است . آنچه که امروز سران دولت آل سعود در عربستان انجام میدهند در واقع تکرار استراتژی تاریخی سران شرک در برهه آغازین بعثت پیامبر اعظم (ص) است . که سران شرکت چاره ای جزء مقابله همه جانبه و نیز مذاکرات و پیشنهادهای اغوا کننده به آن حضرت نداشته و سرکوب بیداری اسلامی در دستور کار آنان بود .
بلاشک سرنوشت آل سعود مشابه سران تاریــــــخ حجاز است که ذلیلانه از عرصه حاکــمیت به زباله دانهای تاریخ ریخته شده و برخی هم با پذیرش ظاهری دین مبین اسلام چند صباحی بیشتر زنده ماندند .
حمایت امروز نظام سلطه جهانی از حاکمیت ظالمانه سعودی نیز در تاریخ حجاز تجربه شده بود طوریکه هم ادامه حضور مسلمانان در حجاز مقدور نبود و هم جهان کفر از پذیرش مسلمانان تحت شکنجه مشرکین استنکاف می ورزید و حبشه در ردیف محدود کشورهای مستقلی بود که حاضر به پذیرش تقاضای سران شرک در حجاز نشد و مسلمانان پناهنده را تحویل نداد . اما مطالعه تاریخ صدر اسلام نشان میدهد که سرعت انتشار پیام الهی بسیار فزاینده تر و سریع تر از خوش باورهای سران شرک بوده و سلاحهای سرکوب نیز بسیار ناکارآمد تر از تصور اولیه ناظران سیاسی آن روزها بود و قبل از آنکه بتوانند مکه را جمع و جورکرده و خطرهایی را که احساس میکردند دفع نمایند ناگهان مدینه از پیامبر بزرگ جهان اسلام استقبال و توافقات پنهان را آشکار کرد و اولین حاکمیت اسلامی در مدینه کلید خورد و سران شرک , شکسته شدن استخوانهای خود را به گوش شنیده وبا تحمیل بیش از80 جنگ به حکومت نوپای اسلامی , نهایتا" شکست را پذیرفته اند و اسلام جهانی شد .
اخبار تحرکات گسترده در مناطق شیعه نشین عربستان که این روزها در حال رسانه ای شدن هستند باز هم موید قدرت اعجاز اسلام در اوج سرکوب های دهها ساله سعودی هاست که امکان اشتغال و فعالیت معمول معیشتی را هم از شیعیان گرفته و اینطور تبلیغ می کردند که عربستانی ها , سنی وهابی و همگی با آل سعودند اما با رشد فزاینده آزادی طلبی و عدالت خواهی و حقیقت جویی که با شهادت طلبی شیعیان آغاز شد و امروز حتی با عدالت طلبان سنی هم آنها را مطالبه کرده و به بهانه محکومیت اقدام آل سعود در سرکوب مردم بحرین به خیابانها آمده اند , دیگر هیچ تردیدی باقی نمی ماند که سد سرکوب سیل خروشان مردم عربستان شکسته شده و خطر خروش سیل کاملا" جدی است و اگر چه با گسترش سرکوب ها شاید دیر تر به نتیجه برسد اما تردید و شکی وجود ندارد که خسارت همه جانبه ای را تحمیل خواهد نمود . و این سیل بسترو مسیر واقعی خود را پیدا می نماید .
دلائل متعددی را میتوان بعنوان علائم سقوط سعودی ها و همچنین دولتهای مشابه ذکر نمود که عبارتند از :
1- اختلاف قدرت اخیر بر سر جانشینی سران رو به موت سعودی در بین شاهزادگان .
2- ترویج گسترده فساد اخلاقی, مالی و اجتماعی اشراف حاکم بر عربستان
3- حمایت آشکار و پنهان سعودی ها از اسرائیل غاصب .
4- سخت نمودن شرایط زندگی بر شیعیان عربستانی .
5- گسترش تفکر وهابی و فقدان ارادت به ساحت مقدس پیامبر اعظم (ص) و ائمه اطهار و صحابه گرامی .
6- سرکوب گسترده و کشتار خونین مردم مسلمان یمن و بحرین
7- اصرار به تحقق راه حل نظامی برای سوریه .
8- بمب گذاریهای گسترده و کشتار مردم مظلوم عراق .
9- هم پیمانی با متجاوزان جهانی و مخالفت با نظام مقدس و انقلاب اسلامی ایران .
علاوه بر موارد ذکر شده , گسترش روز افزون بیداری اسلامی در جهان اسلام برای تقویت تصور نابودی قطعی حاکمیت های سلطانی در کشور های اسلامی از جمله سعودی ها در عربستان کافی است .
تردیدی وجود ندارد که گذشت زمان و تاخیر در تحقق این چشم انداز , نمی تواند آتش زیر خاکستر خشم مردم را انکار کرده و در آنها توهم امنیت ایجاد نماید اما غافل از اینکه آفتاب حقیقت هرگز در پشت ابرهای سرکوبها و ستمگر پنهان نخواهد ماند .
خدایا : خودت هوای ما را داشته باش تا در اوج قدرت , کثرت ثروت , گستردگی شهرت , کمال علم و دانش و . . . مرگ را فراموش نکنیم .
سید ابوالقاسم میر شفیعی
دانشجوی کارشناسی ارشدـ مطالعات منطقه ای خاورمیانه و شمال آفریقا