سبک زندگی مجازی و چالش آفرینی در حوزه هویت ایرانی
دکتر مسعود مطلبی*/ رضا غفاری** / شمسی کاظمی***
چکیده:
فضای مجازی در دنیای امروز به گونهای نفوذ کرده است که نمیتوان زندگی بدون آن را تصور کرد، اما همین فضا چالش های متعددی را با خود به دنبال داشته است که یکی از اصلیترین آنها استحاله هویت ایرانی بواسطه تغییر سبک زندگی و شکستن مرز باورها و ارزشها است. نوشتار حاضر تلاش دارد با بهره گیری از رویکرد توصیفی – تحلیلی و با هدف آسیب شناسی سبک زندگی مجازی در جامعه ایرانی و بویژه تاثیر آن بر هویت ایرانیان، به این مهم بپردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد ترویج باورهای انحرافی، فاصله گرفتن از دنیای واقعی، تأثیرات منفی رفتاری، حیازدایی، تبلیغات ضد دینی و القای شبهات، نقض حریم خصوصی، بلوغ جنسی زودرس در اتاقهای گفتوگو و شبکههای اجتماعی و زمینهسازی گسست نسلی از مهمترین چالش های هویتی است که زندگی سایبری برای ایرانیان به همراه داشته است.
کلیدواژه ها: فضای مجازی، هویت ایرانی، سبک زندگی، اینترنت
*عضو هیات علمی و استادیار علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهر [email protected]
**کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهر [email protected]
***کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
مقدمه
در قرن بیست و یکم کلمات و عباراتی نظیر فضای سایبر(Cyber Space)، جهان مجازی (Virtual World)، زندگی مجازی(Virtual Life)، زندگی آواتاری(Avatarian Life)، جامعه محتوایی(Content Community) و ... چه در کلام و چه در واقعیتِ زندگی انسان ها از جایگاه ویژه ای برخوردار است. زندگی و روابط اجتماعی در شبکه های اجتماعی(Social Network) نیز تحت تاثیر عناوین ذکر شده جایگاه درخور توجهی پیدا کرده است. این شبکه ها توانسته اند تاکنون بیش از میلیارد ها کاربر سایبورگ شده را ذیل نام های فیسبوک(Face book)، مای اسپیس(My Space)، توئیتر(twitter) و بسیاری دیگر از شبکه های اجتماعی عمومی و تخصصی درگیر جاذبه های خود نمایند. فضای سایبری در دنیای امروز به گونهای نفوذ کرده است که نمیتوان زندگی بدون آن را تصور کرد، اما همین فضا آسیبهای متعددی را با خود به دنبال داشته است که یکی از اصلیترین آنها تغییر سبک زندگی و شکستن مرز باورها و ارزشها است.
امروزه میتوان مدعی شد فضای مجازی و اینترنت در سطحی گسترده با فضای رئال رقابت دارد؛ با این تفاوت که این دنیای مبهم، اما جذاب، روزبهروز گستردهتر میشود، اما دنیای پیرامون ما برای رشد و گسترش، لااقل زمان بیشتری نیاز دارد. همین گستردگی فضای مجازی سبب شده است تا در کنار تمامی کاربردها و ویژگیهای منحصربهفردی که این شبکه را هر روز گسترش میدهد، شاهد بروز روزافزون چالشهای متعددی نیز باشیم؛ چالشهایی که نه فقط در جامعهای ارزشی همچون ایران، بلکه حتی در جوامع اروپایی و آمریکا نیز نگرانیهایی را در پی داشته است.
یکی از این نگرانیها اثرگذاری اینترنت، به ویژه فضاهایی نظیر شبکههای اجتماعی و اتاقهای گفتوگو بر رفتار و روابط اجتماعی افراد جامعه و از بین بردن قبح و حدود روابط زن و مرد است. اگر شما هم به شبکههایی نظیر فیسبوک سری زده باشید، به عمق این نگرانی پی میبرید.
یکی از مهمترین چالشهایی که در پی توسعهی سریع جوامع ایجاد میشود، تضادهای فرهنگی جامعهی مد نظر با ابزار و دستاوردهای توسعه است. در این میان، بدیهی است با سرعت گرفتن رشد توسعه، این تضادها به شکل برجستهتری نمایان میشوند و آسیب بیشتری را متوجه آن جامعه میکنند. از همین روست که جوامع در حال توسعه، همواره در کنار بهرهگیری از فواید تغییر ساختار اجتماعی و اقتصادی، با تبعات ناشی از تغییرات فرهنگی ناشی از این پیشرفت سریع دستوپنجه نرم میکنند. از سوی دیگر، در دنیای کنونی ارتباطات و فناوری اطلاعات، سرعت توسعهی صنعتی و علمی آنچنان از فراهم آمدن زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی پیشی گرفته است که خیلی وقتها به نظر میرسد اخلاق و ارزشها در جادهی توسعه زیر گرفته میشوند.
فروپاشی نظامهای اخلاقی در جامعه اما به معنای در دست داشتن ابزار علم بیتعهد است. ورود اینترنت و گسترش لحظهای کاربران اینترنتی، بدون فراهم آمدن زیرساختهای فرهنگی لازم، به مثابهی شمارش معکوس بمبی در میان ارزشها، باورها و هنجارهای ملیمذهبی و در یک کلمه «سبک زندگی» ماست. البته این تکنولوژی، خدمات بسیاری را برای ما فراهم میآورد و بسیاری از امور را برای ما تسهیل میکند و باید اذعان داشت در دنیای امروزی نمیتوان از این تکنولوژی چشمپوشی کرد.
گفتار اول: مبانی نظری: رسانه و هویت
آنچه سرعت تحول در سبک های زندگی را تعیین می کند، تنها تغییرات اجتماعی و تکنولوژیک نیست. رسانه ها نقش اساسی به منزله موتور محرک ایجاد و اشاعه سبک های مختلف زندگی ایفا می کنند. رسانهها و مطبوعات از طریق عرضه صورت های عینی شده از انواع کالاها، اشیاء، روش ها و ایده ها همراه با زمینههای کاربرد و استفاده از آنها، و همچنین پیچاندن مفاهیم در بسته های تبلیغاتی، مردم را به پذیرش سبکهای تازه ترغیب می کنند. رسانه ها نه تنها مردم را سرگرم می کنند و جهان لذت بخشی برای آنها می آفرینند، بلکه نقش اساسی در چگونگی فهم یا مفهوم سازی آنها از واقعیت دارند. یکی از این مفهوم سازی ها تلقی جهان زیست به منزله «جهان مصرف» است، جهانی که انسان بودن خویش را با مصرف تعریف می کند. در این فرایند رسانه ها با تأکید بر تنوع و تغییر، نوعی «خلاقیت در مصرف» را به وجود میآورند. از این رو مصرف کننده نیز احساس می کند که با تغییر سبک زندگی خود نه تنها موجود منفعل نیست، بلکه می تواند با بازیگر خلاق عرصه زندگی شخصی خود باشد. بازیگر بودن در عرصه زندگی شخصی تعبیر دیگری از پدیده ی «خود فهمی» یا خود اندیشی است که سازنده «هویت خوداندیشانه» یا بازتابی است که «آنتونی گیدنز» آن را ویژگی اساسی دنیای مدرن تعریف می کند(گیدنز، 1385: 81).
از این منظر، مخاطبان رسانه ها دیگر «مخاطبان منفعل» نیستند، اگرچه رسانه ها در معنایابی و معناسازی جهان زیست فرد مشارکت دارند و برای او هم ساختارهای ذهنی و تخیلی معینی می افرینند.همان طور که خواهیم دید مساله جهانی شدن و بسط ارزش های جهانی نیز از طریق رسانه ها و به طور عمده از مجاری ارتباطی صورت می گیرد. از این نظر،یک نظام ارزشی شکل می گیرد که دقیقاً با نظام ارزشی سنتی که پیروی از گذشتگان را ارزش می دانست در تقابل است. از این رو سبک زندگی اساساً نسبت نزدیک و تام با مقوله «مصرف» دارد. سبک زندگی در یک جامعه یا گروه را از راه بررسی پرسش هایی از این نوع که افراد آن جامعه یا گروه چگونه زندگی می کنند، پول و وقت خود را چگونه هزینه یا صرف می کنند، می توان شناخت. به همین دلیل اصطلاح سبک زندگی یکی از مفاهیم کلیدی در فهم «فرهنگ مصرفی» مدرن و درک مدرنیته است. از این دیدگاه گفته می شود که اشیاء و کالاها و خدماتی که مصرف می شوند، تنها مواد نیستند، بلکه هر یک مجموعه ای از «نام ها» و «نشانهها» هستند و نظامی از «معانی» را با خود حمل می کنند. این معانی قابل تأویل و تفسیرند و از این رو دائماً تغییر می کنند. در نتیجه برای انسان مدرن که بر اساس الگوهای مصرف هویت اجتماعی اش را تعریف می کند، بحرانی از هویت و برند های متغیر شونده به وجود می آورند. در این جامعه، تکنولوژی اطلاعات عامل ساخت فرهنگ و معیار و اخلاق است و بنیان های آن، « قدرت، ثروت وتجربه» است.
این یک واقعیت است که ویژگی جهان نو سلطه رسانه ها بر اجتماع است. تکنولوژی اطلاعات قدرت، ثروت و تجربه را به عنوان معنا و هویت تولید می کند. امروزه دیگر این منش های سنتی و فرهنگی نیستند که هویت یک فرد را می سازند، بلکه انسان ها خیلی ساده، تحت تاثیر جریانات روز قرار می گیرند و «با هر موجی به این سو آن سو» متمایل میشوند.
در جامعه شبکه ای، این رسانه ها هستند که منش ها، کنش ها و حتی واکنش ها را میسازند و هویتهای نوین راخلق می کنند و رقم می زنند. نتیجه و اوج حضوردر این وضعیت فکری و فرهنگی، سطحی شدن افکار عمومی است. درعصر نوین، به قول «مک لوهان» جهان رسانه ای عقل را مبدل به چشم می کند و تلویزیون امتداد دیدن انسان ها و نه امتداد اندیشه آنها می شود.
در این شرایط، من وجودی هر فرد به سختی قادراست خود را از نظم موجود جدا سازد، به عبارت دیگر من وجودی هرکس با اینکه به خاطر هویت یابی تلاش می کند، ولی برای او میسر نیست که جدای از نظم حاکم، خویشتن خویش را بشناسد. زیرا که من وجودی و در ریخت های نوین اجتماعی ودر نظم موجود، ساخته و پرداخته شده و خود و دیگر من ها را نیز مبتنی برهمین پایه مورد شناسایی و داوری قرار می دهد. پس، ساخت «من» ساختی است که برمن سلطه افکنده است. درحالی که تمایلات، انگیزهها، احساسات و نیز قوای برانگیزاننده ما پیش ازهنجارشدن، ربطی به ساختارمندی جامعه ندارد بلکه ازآن «خود من» بوده است. اما ساختاراجتماعی موجود که درموجودیت ما دخل و تصرف قطعی دارد ریخت اجتماعی را به ما القا و جاری گردانده ومن ها را به گونه ای می سازد که خود می خواهد.
به عبارت دیگر، مـن شدن در خدمت چیزی است که من به خوبی نمی دانم چیست؟ رنگ من به رنگ پیرامونم درمیآید، بدون اینکه من خود در آن نقشی داشته باشم. رنگی که به من پاشیده میشود، رنگهایی تاریخی است که زمانبندی شده و طی روندی همه ما را می پوشاند. موضوع مهم این است که این پروسه، پیش از تولــد ما حضورفعال دارد وهمه ی من ها را درخود فروبرده وتحلیل می برد. قبل ازما هم تمامی پدر و مادران نیز دراین خمره فروبرده شده و سربه راه گشته اند. هر زمان و هر جا من ها این رنگ ها را نپذیرند، آنقدر در این وادی سرگردان می مانند تا سر به راه شوند. به عبارت سادهتر در جوامع امروزی انسان خود را درآینه دیگران درمییابد و در واقع نوعی تابعیت و هویت اجباری به فرد تحمیل میشود.
بر این اساس در جوامع امروزی به جهت عدم آگاهی مناسب و کافی افراد از وضعیت سیال اجتماع خود وعدم استقلال و کمبود خود باوری و همچنین افزایش شدت وابستگی به دیگران، افزایش سطح توقع و انتظارات نامعقول از اطرافیان و در نهایت عدم پرورش نیروهای بالقوه برای ارائه توانایی زیاد دیده می شود. به همین دلیل است که از بعد سیاسی نقش نخبگان، خبرگان، رهبران وپیشتازان هر روز جدی تر از گذشته می شود و هویت جمعی و عقلانیت ارتباطی سرنوشت جوامع را رقم می زند.
امروزه سلطه غول رسانه ای که بر وحدت و هویّت واحد فرهنگ غربی تأکید دارد، فرسایش هویّت های ملّی را در پی دارد. مارک پاستر یکی از نظریه پردازان پست مدرنیسم، کوشیده است آثار فناوری های جدید و رسانه ها را در پرتو آخرین نظریه های معتبر، موشکافانه بررسی کند. وی در اثر خود با عنوان عصر دوّم رسانه ها در این زمینه می گوید:
آنچه در نوآوری های فنّی مربوط به عصر دوم رسانه ها، یعنی عصر اینترنت، پست الکترونیکی و ماهواره مهم است، دگرگونی گسترده فرهنگ، هویّت فرهنگی و روش جدید ساخته شدن هویّت هاست(پاستر، 1378 : 52).
در مطالعات انتقادی نوین، که از سوی پژوهشگرانی همچون تئودور آدورنو و ماکس هورکهایمر در مکتب فرانکفورت صورت گرفت، رسانه ها وسیله ای برای به ثمر رسانیدن خواست های سودجویانه مدیران رسانه ها و صاحبان صنایع فرهنگی شناخته شدند(معتمدنژاد، 1371 : 22).
هربرت مارکوزه از دیگر منتقدان جهانی شدن رسانه هاست. وی در اثر خود «فرهنگ بسته بندی شده و تک ساحتی شدن انسان در جامعه صنعتی» به این موضوع اشاره نموده که با جهانی شدن رسانه ها، نه تنها آگاهی ها و هویّت های فردی از بین می رود، بلکه تمامی میراث و فرآورده های فرهنگی و معنوی انسان خصلت یک گونگی می یابند(هلد،1378 : 345).
بنابراین، می توان گفت: جهانی شدن فرهنگ و رسانه ها موجب فرسایش و زوال تدریجی هویّت های بومی و ملّی است. مگر جوامع صاحب تمدّن، هویّت و فرهنگ های ریشه دار، غنی و پرمایه ای که هویّت خود را در مقابل عناصر فرهنگی بیگانه حفظ نمایند.
گفتار دوم: فضای مجازی و بحران آفرینی در هویت و سبک زندگی ایرانی
1- وضعیت فضای سایبری در ایران
مطابق گزارش اتحادیهی جهانی مخابرات، کشور ما از نظر بهرهمندی از اینترنت، در بین 187 کشور جهان، رتبهی 87 را دارد که بر اساس طبقهبندی اتحادیهی جهانی مخابرات، جزء کشورهای متوسط به شمار میرود. آخرین آمارها از تعداد کاربران اینترنت در ایران نشان می دهد که 60 درصد مردم از اینترنت استفاده میکنند؛ 40 درصد کاربران اینترنت در گروه سنی 20 تا 29 سال قرار دارند و اینترنت موبایل بیشترین پارامتر اتصال به اینترنت در ایران است. مرکز مدیریت توسعه ملی اینترنت در آخرین گزارش خود، شمار کاربران اینترنت در ایران را تا پایان 6 ماهه نخست سال 91 بالغ بر 45 میلیون و 5 هزار و 644 نفر اعلام کرده است که به وسیله پارامترهایی چون اینترنت دایل آپ، اینترنت ADSL ، اینترنت موبایل GPRS ، وایمکس و فیبر به شبکه متصل می شوند. براساس این آمار ضریب نفوذ اینترنت در کشور 59.5 درصد است که 36.46 درصد آن را کاربران اینترنت موبایل GPRS تشکیل می دهند؛ به این ترتیب حدود 27 میلیون و 581 هزار و 799 کاربر با موبایل به اینترنت متصل می شوند. در همین حال کاربران اینترنت دایل آپ با 6 میلیون و 934 هزار و 760 کاربر حدود 9.17 درصد از کل اتصالات اینترنت را به خود اختصاص داده و شمار مشترکان اینترنت ADSL نیز برمبنای این آمار، 3 میلیون و 515 هزار و 980 با ضریب نفوذ 4.65 درصد است. در این رده بندی، سهم اینترنت وایمکس از مجموع اتصالات به اینترنت در ایران 1.15 درصد با 867 هزار و 105 نفر و سهم اتصال از طریق فیبرنوری به اینترنت 8.07 درصد با 6 میلیون و 106 هزار نفر کاربر اعلام شده است.
شرح پارامترها | تعداد کاربران | درصد از کل |
اتصال دایل آپ | 6میلیون و 934 هزار و 760 | 17/9درصد |
اتصالADSL | 3میلیون و 515 هزار و 980 | 65/4درصد |
اتصالGPRS | 27میلیون و 581 هزار و 799 | 46/36درصد |
اتصالWIMAX | 867هزار و 105 | 15/1درصد |
اتصال فیبر | 6میلیون و 106 هزار | 07/8درصد |
جمع کل | 45میلیون و 5 هزار و 644 |
|
ضریب نفوذ کل |
| 5/59درصد |
همچنین براساس آخرین آمار به دست آمده در مرکز متما، 5 استان تهران، اصفهان، تبریز، یزد و شیراز از حیث ضریب نفوذ اینترنت بیشترین کاربر را به خود اختصاص داده اند و 40 درصد کاربران اینترنت در ایران را نیز گروه سنی 20 تا 29 سال، 30 درصد را گروه سنی 30 تا 44 سال، 15 درصد کاربران را گروه سنی 45 تا 59 سال، 10 درصد کاربران را گروه سنی 10 تا 19 سال ، 3 درصد را گروه سنی 1 تا 10 سال و 2 درصد را گروه سنی بالای 60 درصد تشکیل می دهند.
گروه سنی | درصد از کل |
10 - 0سال | 3درصد |
19 - 10سال | 10درصد |
29 - 20سال | 40درصد |
44 - 30سال | 30درصد |
59 - 45سال | 15درصد |
بالای 60 سال | 2درصد |
براساس آمارهایی که پیش از این برای سال 90 اعلام شده بود تا پایان سال 90 شمار کاربران اینترنت 32 میلیون و 696 هزار نفر و ضریب نفوذ اینترنت در ایران 43.23 درصد بود که 18.8 درصد از کاربران با تعداد 14 میلیون و 259 هزار نفر را کاربران GPRS به عنوان بیشترین کاربران اینترنت در ایران تشکیل داده بودند.
شاید با نگاه سطحی و در ابتدا این اعداد مطلوب به نظر آید اما از آنجا که هر اندازه وابستگی افراد یک جامعه به فضای سایبر بیشتر باشد، در کنار فواید، مضرات و مشکلات حاصل از این وابستگی نیز بیشتر است، متاسفانه عواقب خطرناک وابستگی به فضای سایبر در زندگی ایرانیان نیز بروز کرده و در حال گسترش است. نباید فراموش کرد که مضرات زندگی سایبری تنها محصور به کشور ایران نیست و ابعاد جهانی دارد اما به دلیل اینکه بستر فکری اعتقادی جامعه ی ایرانی خارج از پارادایم تمدن غرب تعریف می شود، ناسازگاری های بیشتری در ارتباط با فضای مجازی در جمهوری اسلامی ایران دیده می شود. در این ارتباط می توان یکی از معضلات فضای سایبر یعنی مقوله تفرد گرایی (individualism) و زندگی دوم در شبکه های اجتماعی، در برابر زندگی اول و واقعی انسان ها را مورد بررسی قرار داد، موضوعی مغفول مانده در سیاست گذاری های کلان کشور، اما بسیار شایع در میان نسل های جدید و آینده. از این حیث مطالعه روند ملت سازی متأثر از تفرد گرایی با بررسی شبکه های اجتماعی در جهان امروز و آینده ضرورت می یابد.
از سوی دیگر، شبکههای دوستیابی در کشور ما به سرعت در میان جوانان ایرانی محبوب شده است و ایرانیها رتبهی سوم را در این شبکهها کسب کردهاند. فیسبوک معروفترین شبکهی اجتماعی است و هماکنون بیش از یک میلیارد نفر، عضو این شبکه هستند و در حال حاضر، بیشترین استفادهکنندگان آن در دنیا، جوانان 18 تا 25 سال هستند. فیسبوک در ایران نیز اعضای بسیاری دارد. براساس یکی از آمارهای موجود، بیش از دو میلیون نفر در ایران کاربر فیسبوک هستند که یک میلیون نفر از آنان شهروندان تهرانی هستند. با توجه به جمعیت ایران در مقایسه با کشورهای پرجمعیتی نظیر چین، ایرانیان همچنان نسبت بسیار بالایی از ضریب نفوذ فیسبوک در کاربران اینترنت را به خود اختصاص داده اند.
اما بنا بر آمار دیگری که پایگاه World Internet Stats منتشر کرده، جمعیت کاربران فیسبوک در خاورمیانه در حدود ۲۳ میلیون نفر اعلام شده است که کاربران ایرانی ۴۶ درصد آن را تشکیل می دهند. بنابراین آمار کاربران ایرانی رقمی در حدود ۱۱ میلیون نفر می شود.
بدلیل فیلتر بودن فیسبوک در ایران و اقدام متقابل فیسبوک در حذف نام ایران از لیست کشورهایی که به آن ها خدمات می دهد، امکان یافتن آمار دقیق کاربران ایرانی این شبکه اجتماعی امکان پذیر نیست، اما آمارهای غیر رسمی از ۲ میلیون کاربر فعال و حرفه ای، و ۱۲ تا ۱۷ میلیون کاربر دیگر حکایت دارد.
جدول تفکیکی کاربران اینترنت و فیسبوک در کشورهای خاورمیانه
(منبع: Internet World Stats(
تمام این آمار و ارقام در حالی منتشر میشود که زیرساختهای فرهنگی اینترنت در ایران با چنین سرعتی گسترش نیافته است وفضای مجازی برای جامعهی ایرانی فضایی مبهم است که سعی دارد از طرق مختلف، سبک زندگی و هویت جامعهی ایرانی را در راستای منافع نظام سرمایه داری دگرگون نماید.
2- هژمونی فرهنگ مسلط بر عرصهی فناوری اطلاعات
فضای مجازی عرصهی حضور قدرتهای اطلاعاتی و محتوایی است. بنابراین جوامعی که قدرت بیشتری در این عرصه دارند، بالطبع حضور قویتری در این فضا خواهند داشت و این بدین معناست که فرصت بیشتری برای تأثیرگذاری بر روی دیگر فرهنگها و تمدنها دارند. همین موضوع به فرهنگهای ارزشی، غنی و باریشهای که به دلایل متعدد، از حضور مؤثر در فضای مجازی محروم یا ناتواناند، آسیب جدی وارد میکند و به نوعی آنها را در معرض استحاله و اثرپذیری از فرهنگهای بیگانهی مسلط بر فضای مجازی قرار میدهد.
به بیان دیگر، دهکدهی جهانی گاهی شبیه جنگلی میشود که در آن، قویترها میمانند و ضعیفترها یا میروند یا زیر سلطهی آنان زندگی میکنند. از سوی دیگر، باید توجه داشت فضای مجازی و تکنولوژیهای مرتبط با این دنیا، اعم از سختافزاری و نرمافزاری، دانشی است که در غرب تولید شده و هنوز هم امتیاز این علم در دست آنان است.
بنابراین سیاستگذاریهای این دنیا بر اساس راهبردهایی چنین جوامعی طرحریزی میشود. غالب و محتوای عرضهشده در فضای مجازی نیز از سوی کشورهای صاحب امتیاز این فضا تولید و عرضه میشود، اما از آنجایی که این محتوا قرار است خوراک فکری و زیربنای باورهای تمام کاربران فضای مجازی در سراسر جهان را تأمین کند، در این راستا، ذائقهی مخاطب و پارهای اصول روانشناختی نیز برای اثرگذاری بیشتر، چاشنی محتوا و غالب میگردد و سبب میشود تا غرب و آمریکا از طریق امواج ماهوارهای و فیبرهای نوری، در خانهی یکایک مردم دیگر کشورها، برای خود پایگاهی بسازند؛ پایگاهی که به اندازهی یک دستگاه رایانه است، اما قدرتی برای تسلط بر اندیشه و سبک زندگی کاربران در ورای آن وجود دارد.
با نگاهی به تصاویر به نمایش درآمده از بانوان و دختران جوان ایرانی در فضای فیسبوک، میتوان دریافت اطلاعات و محتوای ارائهشده در فضای مجازی چگونه در مقابل ارزشهای جامعهی ما قد علم کرده و تا چه اندازه نیز موفق بوده است. اینکه چرا بر روی ارزشهایی همچون حجاب و حیا سرمایهگذاری میشود و ایرانیان بخصوص نسل جوان جامعهی ایرانی مورد هدف قرار میگیرند نیز امری بدیهی است. با تغییر نگرشها و سبک زندگی جوانان، به عنوان مسئولان اصلی زاد و ولد و پرورش نسل آینده، میتوان هویت ایرانی را دستخوش تغییر کرد.
3- شکلگیری هویت سایبری
هرچند ارتباطات در فضای مجازی را به عنوان نسل جدیدی از ارتباطات اجتماعی باید پذیرفت، اما این فضا به کاربر امکان داشتن یک هویت مجازی را هم میدهد. در واقع میتوان گفت حضور بیش از اندازهی کاربران در فضای مجازی میتواند آنان را از هویت حقیقیشان دور کند و این دور شدن از دنیای واقعیتها، بر تمام لایههای زندگی افراد اثرگذار خواهد بود.
4- شکستن مرز فضای حقیقی و مجازی
این مساله برای کاربران نوجوان و جوان اهمیت بیشتری مییابد؛ چرا که در این سنین، هنوز هویت افراد به طور کامل شکل نگرفته است و حضور در دالانهای مجازی اینترنت، از اتاقهای گفتوگو گرفته تا شبکههای اجتماعی، به آنان امکان آن را میدهد تا برای خودشان هویتی متفاوت از دنیای حقیقی پیرامون خود خلق کنند و همین امر منجر به رشد خیالبافی و دور شدن از پذیرش شرایط حقیقی زندگی میشود. در این حالت، جوان مرز بین فضای رئال و فضای مجازی را گم میکند و همان طور که از محیط پیرامونش تأثیر میپذیرد، از فضای مجازی نیز متأثر میشود. اهمیت این موضوع در اینجاست که همین هویت مجازی به افراد اجازه میدهد تا خود را هر گونه که دوست دارند معرفی کنند و از آنجایی که هیچ کس نمیتواند پی به هویت حقیقی آنها ببرد، پس افراد در محیط اینترنت خود را مُجاز به شکستن خطوط قرمز فضای حقیقی میدانند و همین هنجارشکنیها از سوی برخی از افراد پیشرو، مسیر را برای دیگرانی که حتی در فضای مجازی ملاحظات ارزشها و هنجارهای اجتماعی را دارند باز میکند و به نوعی سبب عادیسازی رفتارهای خلاف اصول و قواعد اجتماعی محیط حقیقی میشود.
5- ضعف سواد رسانه ای والدین درزمینه فضای مجازی؛ زمینهساز گسست فرهنگی نسلی
اغلب والدین سواد استفاده از فضای مجازی را ندارند و چندان با قانون و قواعد بسیار خاص این فضا آشنایی ندارند و همین موضوع موجب میشود تا نظارت مناسبی بر عملکرد فرزند جوان و نوجوان خود نداشته باشند. در چنین حالتی، جوانان و نوجوانان با حضور در فضای مجازی و مواجهه با سیل اطلاعاتی درست و نادرستی که از هر طرف او را احاطه میکند، آمادهی پذیرش چیزهایی شود که در ورای هجوم این اطلاعات به او القا میشود. همین امر سبب شده است تا اینترنت و فضای مجازی زمینههای گسست فرهنگی بیننسلی را فراهم آورد و این مساله بر کنترل خانواده روی رفتار جوان و نوجوان اثر بسیار سوئی خواهد داشت.
6- بلوغ جنسی زودرس در اتاقهای گفتوگو و شبکههای اجتماعی
بسیاری از محتواهای ارائهشده در فضای مجازی، به خصوص شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک و اتاقهای گفتوگو، بدون در نظر گرفتن اقتضای سنی مخاطب، در معرض دید و برداشت و تحلیل وی قرار میگیرد. اغلب این محتواها، اعم از متن، عکس و فیلم نیز دارای زمینههای انحرافی هستند. بنابراین میتوانند جوان و نوجوان را که در شرایط خاص جسمی و غلیان غرایز جنسی قرار دارد، دچار سردرگمی کند و از مسیر ارزشها منحرف سازد.
7- هنجارشکنی در سایهی گمنامی
باید توجه داشت رفتارهای خلاف ارزشهای یک جامعه، در محیط واقعی، با تغییر نگاه و مؤاخذهگری، چه از سوی نهادهای نظارتی و انتظامی و چه به وسیلهی نگاههای ملامتگر سایر اعضای جامعه همراه است، اما در فضای مجازی و اینترنت، چنین قوانینی وجود خارجی ندارد و یک کاربر اینترنت میتواند حتی جنسیت خود را پنهان کند و با هویتی کاملاً متفاوت از آنچه هست در شبکههای اجتماعی یا اتاقهای گفتوگو حاضر شود و همین گمنامی و هویت مجازی است که به افراد این امکان را میدهد که هنجارشکنی کنند بیآنکه مؤاخذهای در کار باشد.
8- محملی برای ترویج باورهای انحرافی و سبک زندگی غربی
اتاقهای گفتوگو و شبکههای اجتماعی محلی برای ابراز عقاید و باورها و طرح شبهات است بیآنکه کاربر شناخته شود یا برچسب بخورد. به ویژه آنکه در بسیاری از موارد، جوانان و نوجوانان ما مجال مناسبی برای ابراز وجود و بیان دیدگاهها و شبهات دینی خود پیدا نمیکنند. در مقابل اما اغلب کسانی که توانایی پاسخگویی به این سؤالات و شبهات را دارند، در این شبکهها عضو نیستند یا حضورشان آنچنان کمرنگ است که در عمل، این فضاهای اینترنتی به محملی برای ترویج باورهای انحرافی و شبهاتی میشود که میتواند زیربنای فکری جوان و نوجوان را دستخوش تغییر کند؛ آنچنان که سبک زندگی وی را آن قدر غربی نماید که حدود ارتباط با نامحرم را زیر پا بگذارد.
9- متزلزل نمودن مبانی خانواده ایرانی
با افزایش فراگیری اینترنت و کاربران فضای مجازی، اعتیاد تازهای شکل گرفته است. اعتیاد به اینترنت یک واژه نیست، بلکه یک حقیقت است که سبب دور شدن اعضای خانواده از یکدیگر میشود. از سوی دیگر، بسیاری از کاربران فضای مجازی، جوانان متأهلی هستند که در اتاقهای گفتوگو و شبکههای اجتماعی عضو میشوند و برخی از تصاویر بدحجاب به نمایش درآمده در آلبومها یا نمایههای فیسبوک، زنان شوهردار هستند و این به معنای آن است که فضای مجازی، نظام ارزشی موجود در جامعهی ما را از طریق تغییر در سبک زندگی، دچار دگرگونی نموده است. همین تصاویر و پوششهای نامتعارف اما خط قرمزهای ارتباط نامحرم را میشکند و در نهایت، موجب فراهم آمدن زمینههای خیانت در زندگی و ارتباطات نامشروع میشود.
1-9- شبکههای اجتماعی و روابط زوجین
سردی بین زوج ها، انزواطلبی، کاهش روابط عاطفی و روابط خانوادگی نیز از دیگر آسیب هایی است که شبکه های ماهواره ای بر خانواده های ایرانی تحمیل کرده است. همچنین شبکههای اجتماعی باعث شکل گیری روابط فرازناشویی میشود، شبکههای اجتماعی به واسطه دلایلی که در بالا ذکر شد، «شما»ی نامحرم را تبدل به «تو» میکند و و این «تو» گاه تا آنجا پیش میروند که به زوال بنیان های خانواده میانجامد.
2-9- آسیب فکری - روانی
امروزه دنیاى رایانه، هویت یابى و هویت جویى نسل جوان و نوجوان را در ابعاد فکرى و اخلاقى تحت تأثیر قرار داده، تا جایى که آسیب هاى اجتماعى رابطه اى تنگاتنگ با مقوله فن آورى اطلاعات، انفجار اطلاعات و جهانى شدن پیدا کرده است. رایانه موجب بروز پدیده اى جدید با عنوان »اعتیادهاى نو و مدرن« شده و بدین وسیله، سبب افزایش آسیب هاى اجتماعى گردیده است. استفاده خارج از حد متعارف از اینترنت، موجب ایجاد وابستگى شدید روانى و فکرى مى شود، به طورى که بعضى از کاربران به یک فضاى غیرواقعى پناه برده، در آن جا زندگى مى کنند (دلدار، 1385: 30). با ورود اینترنت و رایانه به درون خانواده ها، بین والدین و فرزندان، جدایى فکرى، عاطفى و فیزیکى رخ مى دهد، لذا نتیجه تحقیقات نشان مى دهد که درصد بالایى از نوجوانان و جوانان از اینترنت براى فعالیت هاى بیهوده اى، نظیر دوست یابى، بازى و صحبت با یکدیگر استفاده مى کنند و محیط جذاب و به ظاهر صمیمانه سایت هاى اینترنتى سبب مى شود که کاربران بدون آن که گذر زمان را حس کنند در آنها فعالیت داشته باشند.
3-9- حیازدایی
رقابت جوانان ایرانی در به روز کردن آلبوم های شخصی خود از عکس های متنوع برهنه و نیمه برهنه شبکه های اجتماعی به ویژه فیس بوک را به محلی برای تبلیغ مدهای خیابانی و آرایش های جدید در میان ایرانیان تبدیل کرده است که با توجه به عادی شدن این امر در میان جوانان دیگر بحثی از حیا در میان این کاربران به میان نمی آید و درد آور تر از همه این است که کاربران با کمال افتخار از تیب و وضعیت ظاهری خود حرف می زنند و عکس های نیمه عریان خود را با دیگر کاربران به اشتراک می گذارند.
4-9- تبلیغات ضد دینی و القای شبهات
در شبکه های اجتماعی اینترنتی نیز مانند سایر رسانه ها، افراد و گروه های مغرض با اهداف از پیش تعیین شده و با شیوه های مخصوص، اقدام به تبلیغات ضد دینی و حمله به اعتقادات مذهبی می نمایند. گاه پس از تحقیق و ریشه یابی در می یابیم که هدف اصلی گردانندگان برخی از این شبکه ها، دین زدایی و حمله به مقدسات بوده است.
5-9- نقض حریم خصوصی افراد
معمولا شبکه های اجتماعی ابزارها و امکاناتی را در اختیار کاربران خود قرار می دهند تا آنها بتوانند تصاویر و ویدیو های خویش را در صفحه شخصی خود قرار دهند. همین طور کاربران می توانند اطلاعات شخصی خود را نیز در این شبکه ها قرار دهند. در اغلب شبکه های اجتماعی برای حفظ حریم خصوصی افراد راه کارهایی ارائه شده است، ولی این راهها کافی نیستند، مشکلاتی از قبیل ساخت پروفایل های تقلبی در شبکه های اجتماعی و عدم امکان کنترل آنها به دلیل حجم بالای این هرزنامه ها باعث می شود که افرادی با پروفایل های تقلبی به شبکه های اجتماعی وارد شوند و با ورود به حریم های خصوصی افراد مورد نظر، تصاویر و اطلاعات آنها را به سرقت برده و شروع به پخش تصاویردر اینترنت کنند. پر واضح است که بیشتر قربانیان نقض حریم خصوصی، دختران و زنان هستند. گزارش های زیادی در این مورد وجود دارد که نشان میدهد زنان در شبکه های اجتماعی مورد سوءاستفاده قرار می گیرند و در معرض آزار و اذیت های زیادی قرار می گیرند.
6-9- تأثیرات منفی رفتاری
هر شبکه اجتماعی فرهنگ ارتباطی خاص خود را دارد، یعنی منش و گفتار مخصوص و منحصر به فردی را برای خود برگزیده است. فرد با عضویت در شبکه های اجتماعی درگیر نوعی خاصی از فرهنگ ارتباطاتی می شود که شامل: برخورد، تکیه کلام، اصطلاحات مخصوص، رفتار، تیپ شخصیتی و ظاهری و …. است.
7-9- فاصله گرفتن از دنیای واقعی
ساعتها وقت گذراندن در پشت کامپیوترهای شخصی و گشتوگذار در فضای مجازی و گپوگفت و تعامل با دوستان اینترنتی و گم شدن میان انبوهی از اخبار و اطلاعات، باعث فاصله گرفتن از دنیای واقعی شده، و گاه حس میشود که قسمتهایی جدی از زندگی شخصی افراد، فدای زندگی مجازیشان میشود. بهخصوص در مورد زنان که نقشهای جدی و حساس در خانواده به عهده دارند(خسروجردی، میرزایی،1388 : 223-222).
8-9- مصرف گرایی
تبلیغات مربوط به مد و لباس، دیدن انواع خوراکیهای متفاوت، تبلیغات رستورانها، صفهای طولانی مربوط به خرید آخرین برندها، همه و همه حس مصرف گرایی افراد را تحریک می نماید، طبق پژوهشها یکی از الویتهای فعالیت کاربران در اینترنت و شبکه های اجتماعی خریدهای آنلاین و عضویت در گروهای تبلیغی و مد و لباس است، این ماجرا که به مصرف گرایی افراد دامن می دهد، پیامدهای منفی دیگری را نیز در پی خواهد داشت.
9-9- تأثیرات جسمی
فراتر از تأثیراتی مانند آرتروز، چاقی، افزایش تحریک پذیری، تضعیف حافظه، پرخاشگری، گوشه نشینی و … پیچیدگیهای این عصر بر روی عملکرد مغز انسان نیز اثر داشته است، به گفته پرفسور گید(Giedd): شیوهای که امروز ما اطلاعات را دریافت کرده، خودمان را سرگرم میکنیم و تعاملمان با دیگران در ده سال گذشته بیش از پانصد سال گذشته تغییر کرده است. … نوجوانان امروز به طور متوسط حدود یازده و نیم ساعت را با رسانهها سپری میکنند، که این مقدار بیشتر از شش ساعت و نیم همین پنج سال پیش است. در نتیجه فعالیتهای کودکان و نوجوانان به میزان زیادی تغییر کردهاند. مغز نوجوان در ظرفیت فوق العاده خود را برای انطباق با محیط اطراف آن (نسبت به کودکان و بزرگسالان) متمایز است.
نتیجه گیری
فضای مجازی و اینترنت در دنیای امروزی به گونهای نفوذ کرده است که نمیتوان زندگی بدون آن را تصور کرد، اما همین فضا آسیبهای متعددی را با خود به دنبال داشته است که یکی از اصلیترین این آسیبها، تغییر سبک زندگی و شکستن مرز باورها و ارزشهایی همچوندیانت ، تقوا، حجاب و حیا در میان ایرانیان بخصوص قشر جوان است؛ قشری که قرار است مولد و پرورشدهندهی نسلهای بعدی باشند و با تغییر در هویتشان، میتوان هویت نسل ایرانی را استحاله کرد. غرب و حاکمان فضای مجازی برای نیل به چنین هدفی، برنامهریزی گسترده دارند.
از همین روست که رهبر فرزانهی انقلاب میفرمایند: برای بنده حوزهی فضای مجازی به اندازهی انقلاب اسلامی اهمیت دارد. در برابر این مهم اما مسئولان وظایف متعدد و مهمی دارند، از جمله افزایش آگاهیهای عمومی، تقویت آموزشوپرورش و آموزش عالی و جدیتر پرداختن به فعالیتهای مرکز ملی فضای مجازی. در این صورت میتوان از فضای مجازی به عنوان یک فرصت بهره گرفت، بیآنکه تهدیدهای آن برای جامعه و هویت ایرانی دردسرساز شود.
منابع و مأخذ
برای دریافت منابع ایمیل بزنید یا تماس بگیرید.